یک روش فوق العاده ساده برای تقویت حافظه !
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۷۹۳۵۰
تحقیقات جدید نشان میدهد که الگوهای نفس کشیدن ما و تاثیرات ناشی از آن بر مغز میتواند قدرت حافظه ما را تقویت یا تضعیف کند و این یافتهها به طور بالقوه میتواند به درمان اختلالات مغزی و مشکلات سلامت روان کمک کند.
به گزارش خبرگزاری برنا؛ یافتههای یک پژوهش جدید نشان میدهد که نحوه نفس کشیدن ما بر روی حفظ کردن موارد مختلف تاثیر میگذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحقیقات جدید نشان میدهد که الگوهای نفس کشیدن ما و تاثیرات ناشی از آن بر مغز میتواند قدرت حافظه ما را تقویت یا تضعیف کند و این یافتهها به طور بالقوه میتواند به درمان اختلالات مغزی و مشکلات سلامت روان کمک کند.
نحوه تنفس طبیعی و خود به خودی بدن تحت عنوان فعالیت تنفسی بصلالنخاعی شناخته میشود، زیرا توسط بصل النخاع، مرکز کنترل تنفس مغز، کنترل میشود.
نوزومو ناکامورا (Nozomu Nakamura)، عصبشناس دانشگاه پزشکی هیوگو در ژاپن، میگوید: تنفس یک عمل اساسی در حمایت از زندگی در پستانداران است. اگرچه جزئیات عملکرد تنفسی بر حالات مغز نامشخص است، مطالعات اخیر نشان میدهد که تنفس ممکن است نقش مهمی در حالتهای فعال مغز ایفا کند.گروه پیش بوتزینگر (PreBötC) خوشه کوچکی از نورونها هستند که داخل بصلالنخاع قرار دارند و در این مطالعه جدید، دانشمندان در «PreBötC» موشهای اصلاح شده ژنتیکی تداخل ایجاد کردند.
آنها دریافتند که وقتی به طور موقت تنفس موشها را متوقف کردند، آنها کمتر قادر به ثبت خاطرات مهم در طول آزمایشهای تشخیص اشیاء و شرطیسازی ترس بودند.
علاوه بر این، به نظر میرسد توقف در تنفس بر فعالیت هیپوکامپ مغز که کلید ثبت حافظه بلندمدت و کوتاهمدت است، تاثیر میگذارد. در آزمایشهای بیشتر، الگوهای تنفس نامنظم حافظه موشها را بهبود بخشید، در حالی که کُند کردن تنفس باعث بدتر شدن خاطرات موشها میشود.
تحقیقات قبلی از همین تیم پیش از این نشان داده بود که تغییر از بازدم به دم در ابتدا یا در اواسط یک فعالیت مربوط به حافظه که از نظر فنی به عنوان انتقال بازدمی به دمی (EI) یا شروع دمی شناخته میشود، باعث میشود افراد در هنگام یادآوری اطلاعات کُندتر و بیدقتتر عمل کنند.
پس از آن مطالعهای انجام شد که از اسکن مغز برای ارتباط بین عملکرد ضعیفتر حافظه با غیرفعالسازی اتصال آهیانه گیجگاهی یا TPJ استفاده شد. TPJ وظایف مختلفی را انجام میدهد، اطلاعات را از داخل و خارج بدن پردازش میکند و پاسخهای مناسب را تشخیص میدهد.
محققان پیشنهاد میکنند که الگوهای تنفسی خاصی از جمله انتقال بازدمی به دمی پردازشی را که اتصال آهیانه گیجگاهی انجام میدهد، بازنشانی میکند و ممکن است اتصال آهیانه گیجگاهی در نوسانات عملکرد حافظه که در موشها دیده میشود، دخیل باشد.
این اثرات هنوز باید در انسان شبیهسازی شود و یکی از مسیرهایی است که باید در مطالعات آینده دنبال شود.
ما از پیوندهای مختلف بین تنفس و مغز آگاه هستیم، برای مثال روشی که تمرینات تنفسی میتواند به آرامش ما کمک کند و تیم این مقاله جدید پیشنهاد میکنند که تنظیم عمدی الگوهای تنفسی ما میتواند به روشهای درمانی دیگر کمک کند.
ناکامورا میگوید: تعیین نقشهای دقیق تنفس و مکانیسمهای مولکولی در مغز موضوعی برای تحقیقات آینده برای درک اثرات تحمل فشار است.
تغییر تنفس و اعمال تمرینات تنفسی برای درمان افسردگی و اختلالات عصبی و روانی بسیار مهم خواهد بود.
این پژوهش در مجله «Nature Communications» منتشر شده است.
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: تنفس درمان سلامت روان مشکلات مغز نشان می دهد موش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۷۹۳۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا هیچ وقت یادمان نمیماند درِ خانه را قفل کرده ایم یا نه؟
دانشمندان یک قدم به درک اینکه چرا بعضی چیزها را به خاطر میسپاریم و برخی دیگر را فراموش میکنیم، نزدیکتر شده اند.
به گزارش روزیاتو، محققان دانشگاه رایس ِ آمریکا دست به پژوهشی زدند که نشان داد ما برخی جنبههای یک تجربه همچون شرایط کلی را به جای جزئیات کوچکتر به خاطر میسپاریم.
به همین دلیل است که احتمال فراموش کردن تجربههای جزئیتر و پیش پا افتاده تری مانند قفل کردن یا نکردن در ِ خانه، بیشتر است.
برای درک بهتر نحوهی عملکرد حافظهی انسان، محققان دانشگاه رایس تصاویری را به شرکت کنندگان پژوهش خود نشان دادند.
در این آزمایش حافظه، برخی از تصاویری که برای شرکت کنندگان به نمایش درمی آمدند، تکراری و برخی دیگر جدید بودند.
برخی تصاویر شباهت زیادی به یکدیگر داشتند، اما در برخی دیگر تشخیص تفاوتهای آنها از یکدیگر دشوارتر بود. هدف از نمایش تصاویر مشابه، مختل کردن حافظه با شبیه سازی تجربیات پیش پا افتادهای بود که روزانه داریم، مانند قفل کردن در ِ خانه.
محققان پی بردند که به یاد ماندنیترین تصاویر که احتمال به خاطر سپردن آنها توسط شرکت کنندگان بیشتر بود، تصاویری رنگارنگ با حضور افرادی در عکس بودند. به عبارت دیگر، تصاویری که شلوغ و بی نظم نبودند، فراموش نشدنیتر بودند.
گرچه شرکت کنندگان به یادماندنیترین تصاویر را به درستی به یاد آورده بودند، اما اثر آن بعد از ۲۴ ساعت از میان رفت. این به ویژه درمورد به یاد آوردن تجربیات مثبت صدق میکرد، امری که نشان داد این دست تجربیات در ابتدا به یاد میمانند، اما بیشتر مستعد فراموش شدن هستند.
گرچه معمولاً تصور این است که احساسات میتوانند فرآیند پردازش حافظه را بهبود بخشند، اما انسانها اغلب جنبهی اصلی یک تجربه یا به عبارتی دیگر «مخلص کلام» را به یاد میآورند، نه جزئیات اضافی را. به گفتهی محققان، گذشت زمان اغلب این موضوع را تشدید میکند.
برای مثال، اگر سعی کنیم که به خاطر آوریم در سال گذشته چه کارهایی انجام دادیم، احتمالاً کارهای زیاد و مختلفی را به خاطر میآوریم. با این حال، احتمالاً تنها برخی از این خاطرات را با جزئیات زیاد به خاطر میآوریم. ممکن است به یاد بیاوریم که به سفر رفته بودیم، اما احتمالاً یادمان نمیآید که در هر روز ِ سفر چه فعالیتهایی انجام داده بودیم.
نتایج این پژوهش نشان داد محتوای احساسی، مدت زمان گذشته یک تجربه و ویژگیهای ادراکی حافظه، همگی در به خاطر آوردن یا نیاوردن جزئیات یک اتفاق تأثیرگذارند.
به گفتهی محققان دانشگاه رایس، این پژوهش نشان داد که تجربیاتی که برای یک شخص فراموش نشدنی هستند، مثل جشن تولد، مرگ عزیزان و غیره، به احتمال زیاد برای یک شخص دیگر هم فراموش نشدنی هستند. اینها اغلب تجربیات مثبت یا منفی هستند.
این محقان میگویند ما اغلب تصور میکنیم که خاطرات احساسی بهتر به خاطر سپرده میشوند، اما در حقیقت این ویژگیهای اصلی یک خاطره است که به خاطر سپرده میشود، اما جزئیات آن ممکن است فراموش شوند.
یکی از دلایل اینکه ما نمیتوانیم همهی تجربیات مان را به خاطر آوریم این است که مغز ما ظرفیت محدودی دارد.
به گفتهی محققان، مغز ما احتمالاً نمیتواند هر چه که تجربه میکنیم را به خاطر بسپارد و به همین دلیل مجبور هستیم اندکی از اطلاعاتی که مهم نیستند را به شکل انتخابی فراموش کنیم.